سفارش تبلیغ
صبا ویژن
 
هرکس دانش را بطلبد برای اینکه با دانشمندان همراه شود یا با نادانان بستیزد یا مردم را متوجه خود کند، خداوند او را داخل آتش گرداند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
امروز: جمعه 103 آذر 2

با سلام و تبریک عید، و پوزش از تاخیر در پاسخ. جای همه خالی چند روزی گرگان بودم و حسابی بارون خوردم برای همین فرصت دیدن نظرات رو نداشتم. چون خودم رو نظریه پرداز جامع و مانع در موضوع ولایت فقیه نمی دونم تنها برخی نکات در جواب رفقا به ذهنم می رسه و باید کمک کنیم تا بحث پخته‌تر شه:

  1. همانطور که گفتم اگر خواست و دستور رهبری به صراحت رسید، جای اجتهاد در مقابل نص نیست در عمل باید تبعیت کرد و باز هم می‌گویم رفتار رئیس جمهور در ماجرای مشایی ولایت‌ناپذیری است. بنده گفتم می‌توان در نظر، باور دیگری داشت. به همین علت گمان می‌کنم ولایت پذیری از غیر معصومی که ماذون باشد بسیار اجر بیشتری از اجرای فرمان در زمان حضور امام معصوم دارد چون بصیرت و صبر بیشتری می خواهد و شاید به همین دلیل مقام شیعیان عصر غیبت بالاتر باشد (در تعبیر روایات مانند کسی که در خیمه مهدی علیه السلام است).
  2. درباره بند 4 و شان ولی فقیه، برخلاف طعنی که یکی از دوستان زده بود حقیر در رفعت مقام ولی فقیه مختصری در سایتها منتشر کرده‌ام (حدود یک ماه قبل از انتخابات) و از اظهار ولایت پذیری غفلت ندارم. به تعبیر یک مرحومی روسای جمهور در منطق سکولار تنها مدیران منتخب یک رستوران برای ارائه سرویس بهترند و بیش از رای و خواست مردم شانی ندارند اما رهبر صرفا زعیم سیاست نیست کاروانسالار شوون مختلف جامعه اسلامی است به سوی مقصدی متعالی تر از رفاه و توسعه. به همین خاطر گفتم که در کلیات و مسیر باید حتی‌الامکان به افق دید ولی فقیه نزدیک شد اما به هزار دلیل، هیچ لزومی به تبعیت نظری در جزئیات، سلیقه‌ها، مصادیق و روش‌ها نیست، یک دلیل آن است که چونان تبعیت محضی در نظر از غیرمعصوم، به معنای بستن مسیر اصلاح اشتباهات غیرمعصوم است و چون باید این راه باز باشد، پس باور متفاوت، نه تنها مذموم نیست که اگر مستدل باشد و به روش درستی به گوش رهبر برسد،‌ سازنده است. این تبعیت می‌شود فعال.
  3. با این بیان تفاوت رهبر با فرمانده یا رئیس جمهور مشخص شد. هم منشا مشروعیت رهبر، هم وظیفه و مسئولیتش، هم اختیاراتش و هم جنس رابطه‌اش با جامعه و رابطه جامعه متفاوت است. مساله ولی که در دل خود حب و تولی دارد درباره هیچ زعیم سیاسی و نظامی صادق نیست اما درباره کسی که کاروانسالار جامعه به سوی الله است،‌ محبت قلبی هم معنا دارد. شور هم معنا دارد و فقط شعور نیست اما زنهار که صرفا احساسی کردن ماجرا تالی فاسدهایی دارد که ممکن است اساس تدبیر عقلایی جامعه را خدشه‌دار کند و به یک تصوف کور منجر شود!
  4. همچنین گفتیم اگر رهبر از آن چارچوب در حال خروج بود یعنی فقاهت و عدالت و تدبیرش زیر سوال رفت،‌ دیگر ما را نسبتی با او نیست چون تمام وجاهتش منوط به راهبری در مسیر کتاب و سنت و عقل است. دقت کنید که خداوند چگونه به پیامبر نازنینش نهیب می‌زند که اگر در وحی حرف بیربطی به ما نسبت ‌دهد،‌ با ید قدرت خود او را میگیریم و رگ گردنش را می‌زنیم (الحاقه 45 و 46).
  5. یعنی ترازوی ما در نظر،‌ ولی فقیه نیست بلکه راهی است که او باید راهبرش باشد، پس معیارهای اصیل عبارتند از: کتاب و سنت و عقل. شما به این روزهای خوبی که آیت‌الله خامنه‌ای زمام امور را در دست دارد نگاه نکنید،‌ فرض کنید خدای ناکرده چند سال بعد فردی به ناحق در جایگاه رهبری نشیند، اگر تئوری ما تبعیت محض باشد یعنی رضایت به ظلم. اما اگر فراتر از رهبری معیار داشته باشیم می‌توانیم با متر کتاب و سنت و عقل او را نقد کنیم و حق را به صاحبش بازگردانیم. اگر امکان نقد و پاسخگویی را در نظریات ایده‌آلیستی ولایت فقیه نفی کردیم،‌ در آن روزگار جز سکوت و رضایت به ظلم کاری از ما بر نمی‌آید و حاشا که از تشیع علوی چنین نظریه‌ای بیرون آید!
  6. با این مساله که حتی‌الامکان نقد باید از روشی که کمترین خدشه را به جایگاه رهبری وارد کند، موافقم. نباید همه چیز را بلند فریاد زد اما باز در این نگاه منعی در موارد لزوم وجود ندارد یعنی قبح ذاتی ندارد بلکه اگر اثربخشی ضروری باشد،‏ ضرورت می یابد همانطور که دو نقل از امام علی و حضرت روح الله قبلا ذکر کرده بودم.

 


 نوشته شده توسط دکتر سید احسان خاندوزی در سه شنبه 88/6/31 و ساعت 12:49 صبح | نظرات دیگران()
درباره خودم

بسم الله الرحمن الرحیم
مدیر وبلاگ : دکتر حامد حاجی حیدری[69]
نویسندگان وبلاگ :
دکتر هادی وکیلی[0]
دکتر مهدی دستگردی[0]
دکتر علی مرادی[0]
دکتر علیرضا زیگلری[0]
دکتر بهزاد حمیدیه[0]
دکتر قاسم زائری[0]
دکتر سید احسان خاندوزی[12]
حسین حمداللهی[0]
علی خانی[0]
حامد مایلی[0]
مجتبی کرباسچی[8]
علیرضا خسروی[6]
مهدی عامری[19]
حامد فتحعلی خانی[0]
عباس سارخانی[0]
ابراهیم میرعزیزی[-1]
محمد مقصودعلی[0]
محمود عصرجدید[0]
مهدی حاجی‌حیدری[0]
اسماعیل میرعزیزی[2]
مصطفی احمدی[0]


آمار وبلاگ
بازدید امروز: 17
بازدید دیروز: 41
مجموع بازدیدها: 82257
جستجو در صفحه

خبر نامه